1-اجتماعی بودن بشر :انسان موجودي است كه داراي يك سلسله علوم و ادراكات ميباشد، و مي خواهد از هر طريقي كه ممكن است براي رسيدن به نفع خودش از موجودات ديگر استفاده كند، به همين جهت از عالم ماده شروع كرده الات و ادواتي درست ميكند تا بوسيله انها به موجودات ديگر مسلط شود و در نتيجه اين را پذيرفت كه به هر اندازه كه از ديگران بايد استفاده كند بايد به ديگر ان هم اجازه بدهد كه از او به همان اندازه بهرهكشي كنند. و در نهايت پيبرد كه بايد يك زندگي اجتماعي داشته باشد. اين زندگي اجتماعي بايد به نوعي باشد كه هر صاحب حقي به حق خودش برسد، و مناسبات و روابط متعادل باشد، و اين همان عدالت اجتماعي است شكي نيست كه انسانها از لحاظ خصوصيٌات با يگديگر اختلاف دارند؛چنانكه قرآن كريم به آن اشاره كرده و فرموده است:« و اگر پروردگارت مىخواست، همه مردم را يك امّت (بدون هيچ گونه اختلاف) قرار مىداد ولى آنها همواره مختلفند مگر كسى را كه پروردگارت رحم كند! و براى همين (پذيرش رحمت) آنها را آفريد! و فرمان پروردگارت قطعى شده كه: جهنّم را از همه (سركشان و طاغيان) جنّ و انس پر خواهم كرد!» سوره هود ايه 118،119
نظرات شما عزیزان: